لیلا ویسی
لیلا ویسی

لیلا ویسی

پر پرواز ندارم

پر پرواز ندارم اما
دلی دارم و حسرت درناها
و به هنگامی که مرغان مهاجر دردریاچه ی ماهتاب
پارو میکشند
خوشا رها کردن و رفتن
خواب دیگر
به مردابی دیگر
خوشا ماندابی دیگر
به ساحلی دیگر
به دریایی دیگر
خوشا پر کشیدن ، خوشا رهایی
خوشا اگر نه رها زیستن ، مردنی به رهایی
آه این پرنده
در این قفس تنگ
 نمی خواند

احمد شاملو

نظرات 1 + ارسال نظر
alireza شنبه 16 اردیبهشت 1396 ساعت 14:17 http://malikhulia.blogsky.com/

نگاه از صدای تو
ایمن می شود...
چه مومنانه
نام مرا آواز میکنی...
احمد_شاملو

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.